۰:۰۰ / ۰:۰۰

نامۀ پولُس رسول به فِلیمون

پیشگفتار

۱ این نامه از طرف پولُس که به خاطر عیسای مسیح زندانی است و از طرف برادر ما تیموتاووس، به دوست و همکار ما فِلیمون، ۲ به خواهر عزیز ما اپفیه، برادر ما اَرخیپُس که مانند یک سرباز با ما همکار است و به کلیسایی که در خانۀ تو تشکیل می شود، تقدیم می گردد. ۳ فیض و سلامتی از طرف پدر آسمانی ما خدا و سَروَر ما عیسای مسیح به شما باد.

محبت و ایمان فِلیمون

۴ من همیشه در دعاهایم نام تو را یاد می کنم و خدا را به خاطر تو شکر می گویم، ۵ زیرا از ایمان تو به عیسای مسیح آگاه هستم و محبتی را که تو به تمام ایمانداران داری، می دانم. ۶ دعای من این است که شریک ساختن ایمانت با دیگران ثمر بخش بوده و باعث شود که به دانش تو از همۀ برکتهایی که در عیسای مسیح داریم، افزوده شود. ۷ ای برادر عزیز، محبت تو باعث خوشی بزرگ و دلگرمی بسیار در ما گردیده، زیرا دلهای ایمانداران به وسیلۀ تو، قوت تازه یافته است.

درخواست برای اونیسیموس

۸ با وجود این که من از طرف عیسای مسیح اجازۀ آن را دارم که به تو امر کنم تا وظایف خود را انجام دهی، ۹ اما به خاطر محبت، صلاح دیدم که از تو تقاضا کنم و این کار را به عنوان پولُس، مرد پیری که اکنون به خاطر عیسای مسیح زندانی است، انجام می دهم. ۱۰ از جانب فرزند خود اونیسیموس که در زندان، پدر روحانی او شدم، از تو تقاضایی دارم. ۱۱ او زمانی برای تو مفید نبود، ولی اکنون هم برای تو و هم برای من مفید است.

۱۲ اکنون او را که از جان و دل دوست دارم دوباره نزد تو می فرستم. ۱۳ من می خواستم که او را پیش خود نگهدارم تا در مدتی که به خاطر خبر خوش زندانی هستم، او به عوض تو مرا خدمت کند. ۱۴ اما نمی خواستم که بدون موافقت تو کاری کنم تا نیکویی تو داوطلبانه باشد، نه از روی مجبوریت.

۱۵ شاید اونیسیموس برای مدت کوتاهی از تو جدا شد تا او را برای همیشه بازیابی. ۱۶ اما اکنون او را نه مانند یک غلام بلکه بالاتر از یک غلام یعنی به عنوان یک برادر عزیز بپذیر. او که برای من این قدر عزیز است، چقدر بیشتر باید برای تو به عنوان یک انسان و یک برادر مسیحی، عزیز باشد. ۱۷ پس اگر مرا دوست واقعی خود می دانی، همان طوری که مرا می پذیرفتی، او را نیز بپذیر. ۱۸ اگر به تو بدی کرده است، یا چیزی از تو قرضدار است، آن را به حساب من بگذار. ۱۹ من، پولُس، این جمله را با دست خودم می نویسم: «من، همه چیز را به تو جبران خواهم کرد.» لازم نیست به تو یادآور شوم که حتی جان خود را هم به من مدیون هستی. ۲۰ ای برادر، از تو خواهش می کنم که در نام خداوند به من لطف نموده و دل مرا در مسیح قوت تازه ببخش.

۲۱ من با اعتماد کاملی که به اطاعت تو دارم، این چیزها را به تو نوشتم. من می دانم که تو بیشتر از چیزی که من خواسته ام، انجام خواهی داد. ۲۲ همچنان، اطاقی برای من آماده کن، زیرا امیدوارم که دعاهای شما قبول شود و من نزد شما برگردم.

سخنان پایانی

۲۳ اِپَفراس که به خاطر ایمان به عیسای مسیح مانند من در زندان است، به تو سلام می رساند. ۲۴ همچنین همکاران من مرقُس، اَرِیستَرخُس، دیماس و لوقا نیز به تو سلام می رسانند. ۲۵ فیض خداوند ما عیسای مسیح با روح شما باد.